قله یا پناهگاه مسأله این است؟!
کوهنوردها معمولا برای صعود به قله در نیمه راه در استراحتگاهی مدتی مستقر میشن تا تجدید قوا کنن
معمولا در یک گروه کوهنوردی بعضی افراد هستن که وقتی گرمای آتیش درون اتاق و بوی غذا به مشامشون میرسه وسوسه میشن که همون جا بمونن (عکسای سلفیشونو بندازن!) و منتظر بقیه دوستاشون بشن تا برن قله و در برگشت باهاشون همراه بشن و برگردن.
وقتی کنار آتیش میشینن در سکوت پناهگاه اول آرامش خاصی بدست میارن و خوش میگذره ولی وقتی زمان میگذره و عادی میشه همه چیز واسشون میان کنار پنجره و دوستاشونو میبینن
بعد یه مدت این سکوت آرامش بخش اتاق واسشون غیر قابل تحمل میشه...آخه میبینن دوستاشون بهای رسیدن به قله رو پرداختن و با هر سختی به قله رسیدن
راحتی موقت استراحتگاه باعث از دست دادن باور اونا به هدفشون میشه
گاهی تو زندگیم پناهگاه هایی بوجود میاد که راحتی نسبی اونا فکر ادامه مسیرم و رسیدن به قله موفقیت رو واسم سخت میکنه...
در پناهگاه امنیت و آسایش نسبی وجود داره خطری منو تهدید نمیکنه
اما برای تجربه ناب زندگی و صعود کردن و قرارگرفتن در اوج، باید با چالش قله روبه رو شد.- ۹۵/۰۲/۲۹